استارتاپ چیست و چه مکانی برای شروع کار استارتاپ ها مناسب است ؟
- تاریخ انتشار: ۲۱ مهر ۱۴۰۱
به قلم: وحیده حسینی
استارت آپ به تیمی از افراد گفته می شود که در حال توسعه ی یک ایده نو و تبدیل آن به محصول و نهایتا فروش آن محصول هستند و علی رغم ایمانی که به ایده خود دارند می دانند که «عدم قطعیت» در تمامی مراحل، جزیی از کار استارتاپ ها می باشد.
استارتاپ ها و عدم قطعیت؛ چرا؟
از عدم قطعیت صحبت کردیم و حالا از چرایی آن می گوییم. در تعاریف متعددی که از استارت اپ ها وجود دارد همواره به عدم قطعیت و احتمال بالای شکست ایده استارتاپی، اشاره می شود.
این امر به دلیل ریسک بالای ایده های جدید و نامشخص بودن شرایط اجرایی کردن آن و همچنین عدم تشخیص میزان استقبال مشتریان بالقوه می باشد. وقتی محصولات مشخصی مانند البسه، وسایل الکترونیکی و لوازم خانگی را که ایده پردازی و بازاریابی آنها سایان سال است که انجام گرفته را در فروشگاهی به فروش می گذارید، یعنی بیشترین مقدار مسیر را دیگران طی کرده اند و شما در انتهای مسیر که فروش است قرار دارید اما یک استارتاپ می بایست تمامی این مراحل را از ابتدا تا انتها انجام دهد، آن هم برای یک ایده و نه حتی یک محصول یا خدمت ملموس. بنابراین کار یک استارتاپ و مسیری که برای طی کردن دارد، مستقیم و آسان نیست.
ایده استارتاپی چه ویژگی هایی دارد؟
ایده یک استارتاپ می بایست نوآورانه باشد و راه حلی برای مسأله ای ارائه دهد. راه حلی خلاقانه که تاکنون اجرایی نشده است. نظرات ایده های استارتاپی می توانند مبتنی بر دانش و تکنولوژی های جدید باشند و اغلب هم چنین هستند اما ایده هایی هم هستند که لزوما با دانش ها و تکنولوژی های نوین مرتبط نیستند اما برای ارایه آنها به شکل یک محصول نیاز به دانش های پیچیده امروزی داریم. مانند ارایه خدمات گردشگری که محصول/ خدمت خود را از طریق طراحی و برنامه ریزی های مبتنی بر علوم کامپیوتری به مشتریان ارایه می کنند.
اهمیت تعریف مغز ایده یک استارتاپ
حال که صحبت از ایده به عنوان محوری ترین جزء هر استارتاپی شد، بیایید به مفهوم «مغز ایده» هم بپردازیم. مغز ایده می بایست توسط استارتاپ تعریف و تعیین شود. اینکه ایده دقیقا چه مسأله ای را می خواهد حل بکند می بایست به صراحت و سادگی تعیین شود. ایده در ابتدا می تواند مبهم باشد و حاشیه های تعریفی آن محو و تار باشد بنابراین نیاز دارد تا لبه های آن پیراسته شود و حد و مرز آن مشخص شود. در این حالت همه اعضای تیم استارتاپ می دانند باید دقیقا به دنبال چه باشند. از طرف دیگر تشریح ایده برای سرمایه گذاران و یا مشتریان بالقوه آسان خواهد شد.
چرخه موفقیت استارتاپ ها چگونه است؟
اگرچه استارتاپ ها در ابتدای مسیر به تعریف مغز ایده اصلی خود پرداخته اند، اما با توجه به شرایط، ممکن است جزییات ایده خود را مورد بازبینی قرار دهند. یعنی در برخورد با مشتریان و سرمایه گذاران صاحبان ایده متوجه نکاتی می شوند که آنها را در مورد ایده ی اصلیِ خود و یا محصولات خود تحت تأثیر می دهند.
اریک ریس، نویسنده کتاب های راه استارتاپی و استارتاپ ناب، چنین شرح می دهد که استارتاپ ها عمدتا باید در چرخه ای از تولید؛ اندازه گیری و یادگیری وارد شوند و با بازنگری دایمی، فرایندهای تولید محصول از ایده را ایجاد کنند.
استارتاپ یا شرکت نوپا؟
واژه استارت آپ در فارسی، معادل با شرکت نوپا استفاده می شود. شرکت، معمولا بار حقوقی دارد و به معنی ثبت نام و نشان تیم کاری در ادارات مربوطه است این در حالی است که استارتاپ ها در اوایل کار، به شکل یک تیم کاری هدفمند هستند که برای تعریف مغز ایده شان و امکان عملی شدن آن، در حال تحقیق و بررسی هستند. به عبارتی ممکن است استارتاپ ها از زمان جرقه ایده تا زمان ثبت به عنوان یک شرکت، راه زیادی داشته باشند و در این زمان نیز یک استارتاپ به شمار می آیند.
ویژگی های مهم یک استارتاپ
استارتاپ ها با کسب و کارهای سنتی تفاوت های اساسی دارند که در پاراگراف های بالا به آنها پرداختیم. یک مسیر از صفر تا یک را می بایست طی کنند چرا که ایده اصلی آنها نوآورانه است و مشابهی نداشته است، اما اشتراکاتی نیز دارند از جمله قوانین حاکم بر کسب و کارها مانند بازاریابی، تبلیغات، مذاکرات و ایجاد ارتباطات، استخدان پرسنل و روندهای اداری و مالیاتی که مشابه تمامی شرکت های کوچک و بزرگ می بایست با به روزترین روش ها این موارد را هم ساماندهی کنند.
اما برخی ویژگی های بارز آنها عبارتند از:
• مبتنی بر یک ایده نو و با ریسک پذیری بالا
• فاقد مدل کسب و کار مشخص و در حال ایجاد مدل متناسب
• اغلب فعال در زمینه فناوری ها و تکنولوژی ها
• امکان توسعه پذیری به شرکت بزرگ با مشتریانی بیشتر تا مقیاس جهانی
• امکان رشدی سریع در زمانی کوتاه
• نیازمند به سرمایه گذاری و یا جذب سرمایه
• عدم موفقیت تضمینی
• هدف تبدیل شدن به یک کسب و کار پایدار
استارتاپ های موفق
تا این قسمت، احتمالا در ذهنتان اسامی مختلفی به عنوان استارتاپ مرور کرده اید، اسامی ای همچون دیجی کالا، دیوار، اسنپ و استادکار که همگی با ایده ارایه خدمت مبتنی بر فناوری های نوین آغاز به کار کردند هم اکنون به شرکت های پایداری مبدل شده اند که شرکت های دیگر ی که مشابه آنها و پس از آنها تشکیل شده اند دیگر استارتاپ بشمار نمی آیند چرا که مدل کسب و کار و ایده اصلی پیش از آنها ایجاد شده است.
استارتاپ های جهانی
شرکت هایی مانند آمازون، اپل و فیس بوک و پینترست که این روزها همچنان پیشتاز هستند نیز مثال های موفقی از استارتاپ هایی هستند که به سرعت رشد کرده و در مقیاس جهانی فعالیت می کنند.
انواع استارتاپ ها
برای شناخت یک استارتاپ، بهتر است که با انواع آنها به طور مختصر آشنا باشیم:
استارتاپ های زایشی (فرعی) از شرکت های بزرگ
این گونه استارتارتاپ ها از شرکت های بزرگ و جاافتاده که به دنبال بروز رسانی محصول/خدمت خود هستند منشعب می شود و با ایده های خلاقانه در جهت اهداف شرکت اصلی فعالیت می کنند.
استارت آپ های سبک زندگی
زمینه کاری این استارتاپ ها با ترویج ایده ای برای سبک خاصی از زندگی، مرتبط است مثل ورزشکاری که به ارائه مشاوره حرکات ورزشی می پردازد.
کسب و کارهای کوچک
این دسته از استارتاپ ها که عموما به شکل گروه های خانوادگی فعالیت می کنند رویای بلندپروازانه نداشته و معمولا در چند سال اول، شعله فعالیت هایشان فروکش می کند.
کسب و کار گسترش پذیر (مقیاس پذیر)
رویای جهانی شدن و تسخیر بازارها از معیارهای چنین کسب و کاری است. نظیر فیس بوک و موتور جستجوی گوگل.
کسب و کار قابل فروش
برخی استارت آپ ها اقدام به تولید محصول / خدمتی می کنند که می تواند نیاز مشتریان خاصی را برآورده کند و سپس آن خدمت یا محصول را به طور کامل به مشتری خود واگذار کرده و می فروشند. نرم افزارها و اپلیکیشن های با قابلیت های خاص در عرصه فروش، امور مشتریان و یا مالی از این دسته اند.
استارتاپ اجتماعی
این نوع از استارتاپ ها با ایده های اجتماعی شکل گرفته و کمتر منافع مالی را مدنظر دارند اما در زمینه های اجتماعی اثرگذارند و البته برای یک استارتاپ، اثرگذاری، مهم ترین علامت زنده و پویا بودن است. مانند کایرون KIRON که در سال 2015 در برلین پایه گذاری شد و پلت فرم آموزشی است که به طور خاص به دنبال آموزش به پناهندگان است.
مکان مناسب برای شروع کار استارتاپ کجاست و چه شرایطی می بایست داشته باشد؟
از آنجا که گروه استارتاپی در ابتدا هویت ثبت شده ای ندارد و حتی مدل کسب و کار خود را معین نکرده است، نیاز به هماهنگی و همفکری به مراتب بیشتری نسبت به یک کسب و کار ثبت شده با مدل کسب و کار مشخص دارد؛ از طرفی با توجه به نوآورانه بودن ایده و پیش فرض احتمال بالای شکست استارتاپ ها، می بایست از مشورت خبرگان نیز بهره جست. لذا حضور استارتاپ ها در مکانی بهتر است که امکان دسترسی به چنین خبرگان و مشاورانی فراهم باشد و از لحاظ حمایت های مرتبط با اعتبارسنجی ایده، دسترسی به نیروی انسانی مبدع و خلاق و مباحث مالی و سرمایه گذاری نیز غنی باشد.
با توجه به گسترش مفهوم استارتاپ، مراکز متنوع ارایه خدمات به استارتاپ ها ایجاد شده و فعال هستند. هر یک از مراکز مذکور می توانند خدمات متنوعی را با توجه به شرایط استارتاپ ارایه دهند. در ادامه به مهم ترین آنها اشاره می کنیم.
مراکز ارائه دهنده خدمات به استارتاپ ها
مراکز شتاب دهنده ACCELARATORS
مراکز شتاب دهنده که تعدادی از آنها در ایران نیز فعال هستند به ارایه خدمات مشاوره و تامین مالی استارتاپ در مرحله ای که در حال شکل دادن ایده و اعتبارسنجی آن است، می پردازند و مالک بخشی از سهام استارتاپ می شوند. مانند مرکز شتاب دهنده بندالب.
مراکز رشد یا انکوباتورها INCUBATOR
این مراکز اعم از اینکه دانشگاهی باشند و یا متعلق به سازمانی خاص، به اراه خدمات دفتری، امکانات رفاهی و برخی مشاوره ها پرداخته و استارتاپ در این گونه مراکز عمدتا به صورت یک کسب و کار کوچک فعالیت خود را آغاز کرده و نمونه اولیه از ایده خود را نیز تهیه نموده است. هم چنین در این مراکز معافیت های مالیاتی و گمرکی در نظر گرفته شده است. در این مراکز استارتاپ ها بر اساس معیارهایی معین، ارزیابی و سپس پذیرش می شوند.
فضاهای کار اشتراکی Coworking Space
فضاهای کار اشتراکی یا فضاهای کاری مشترک نیز از جمله مکان های مناسب برای استقرار استارتاپ ها هستند. این مراکز با امکان استفاده از دفتر کاری تجهیز شده، سالن جلسات و ارایه مشاوره های کسب و کار بدون آنکه در سهام شرکت مشارکت داشته باشند، می توانند با حداقل هزینه برای استارتاپ خدمات مورد نظر را فراهم کنند مانند فضای کار اشتراکی پالن.
در چنین فضایی گروه استارتاپی و کسب و کار هر دو می توانند فعالیت کنند و از اعتبار سنجی ایده برای گزینش نیز خبری نیست.
برای اطلاع از نکات مهم در انتخاب فضای کار اشتراکی اینجا را بخوانید.
با توجه به آنچه مطرح شد، در نهایت این گروه استارتاپی شماست که با توجه به شرایط و مرحله ای از رشد که در آن قرار دارید، تصمیم گیری می کند.